بسم الله الرحمن الرحیم
در سال 1341 در یکی از روستا های استان کرمانشاه به دنیا آمدم. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود و تحصیلات دوره های راهنمایی و دبیرستان را در شهر کرمانشاه به پایان رساندم. بعد از اخذ دیپلم در رشتة ریاضی ـ فیزیک، وارد حوزة علمیة شهرستان کرمانشاه شدم. در سال 1364 برای ادامه تحصیل به حوزة علمیة قم مهاجرت و دروس حوزوی را با جدیت دنبال کردم. در سال تحصیلی 72ـ73 بعد از اتمام دروس سطح اعم از کتبی و شفاهی، وارد درس خارج شدم. در ضمن، همزمان با تحصیلات حوزوی، در سال تحصیلی 69-70 وارد مؤسسة در راه حق شدم و دروس الهیات و معارف اسلامی آن موسسه را نیز در سال 1373 با موفقیت به پایان رساندم. در سال تحصیلی 73ـ74 وارد بنیاد فرهنگی باقرالعلوم شده، در رشتة تخصصی تاریخ به تحصیل پرداختم. در سال بعد بنیاد باقرالعلوم به موسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی تغییر نام داد. بنابراین تحصیلات کارشناسی ارشد پیوسته در رشتة تاریخ با گرایش تاریخ اسلام در موسسة امام خمینی(ره) ادامه یافت و در سال تحصیلی 78ـ79 تحصیلات کارشناسی ارشد نیز به پایان رسید و در شهریور 79 پایان نامة کارشناسی ارشد را دفاع کردم. در سال تحصیلی78-79 پیش از دفاع از پایان نامه، از طرف مرکز مدیریت حوزة علمیة قم برای ادارة حوزة علمیة شهرستان سنقر و تدریس در آن حوزة علمیه، به سنقر اعزام شدم و مدت پنج سال مدیر و مدرس حوزة علمیة آن شهرستان بودم. در سال تحصیلی 83ـ84 در آزمون ورودی دکتری تاریخ اسلام در موسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)پذیرفته شدم و برای ادامه تحصیل به قم بازگشتم. دروس این مقطع را نیز با موفقیت گذراندم و در تیر ماه 89 رسالة دکتری تاریخ اسلام را دفاع کردم. ضمناً در آذرماه سال 87 مدیر گروه تاریخ و جغرافیای مؤسسة آموزش عالی علوم انسانی، و در اسفندماه 87 عضو هیأت علمی جامعة المصطفی شدم.
گفتنی است که در اوج گیری انقلاب اسلامی در حالی که دانش آموزی 16 ساله بودم با امام خمینی(ره) و مردم مسلمان ایران همراه شدم و در تظاهرات و راهپیمایی ها و دیگر صحنه های انقلاب اسلامی شرکت کردم. من به شدت شیفتة امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بودم و همین شیفتگی نسبت به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، مرا به سوی حوزة علمیه کشاند و با وجود این که دیپلم ریاضی ـ فیزیک داشتم و شانس قبولی ام در دانشگاه بسیار زیاد بود، در کنکور دانشگاه شرکت نکردم و در حوزة علمیه مشغول به تحصیل شدم. در زمان جنگ نیز بارها به جبهه رفتم و حدود ده ماه سابقة حضور در جبهه دارم.
ذکر این نکته نیز لازم است که از سال 1378 تا کنون همواره در مراکز حوزوی و دانشگاهی به تدریس و تحقیق اشتغال داشته و چند پایان نامة کارشناسی ارشد را نیز راهنمایی کرده ام و استاد راهنما و مشاور تعداد دیگری نیز هستم.
کارهای تحقیقاتی انجام گرفته توسط اینجانب عبارتند از:
1. همکاری در نگارش کتاب «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا(ع)» که توسط گروه تاریخ مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) نگارش یافته است.
2. نگارش مقالة «بررسی تطبیقی شخصیت و آثار ابن قتیبه و ابوحنیفة دینوری» که در فصلنامه تاریخ در آینة پژوهش شماره های 14 و 15 چاپ شده است.
3. مقالة «نقش مالک اشتر در جنگ صفین» که در مجموعه مقالات همایش مالک اشتر در پاییز 87 به چاپ رسیده است.
4. مقالة «کرخ بغداد پایگاه تشیع در سده های چهارم و پنجم هجری» که در فصلنامة تاریخ در آینة پژوهش شماره 22 چاپ شده است.
5. مقالة «تشیع در کرمانشاهان در قرون نخستین اسلامی» که در مجموعه مقالات گنگره بزرگداشت احمد بن اسحاق اشعری قمی در زمستان سال 89 چاپ شده است.
6. عضویت در کمیتة علمی کنگرة احمد بن اسحاق و ارزیابی تعداد زیادی از مقالات رسیده به دبیرخانة کنگره.
7. ترجمة کتابی با نام «بنور القرآن اهتدیت» که به قلم یکی از مستبصران به نام سید یحیی مُشاری نگاشته شده است. این ترجمه تحت عنوان «با نور قرآن هدایت شدم» توسط انتشارات جامعة المصطفی در سال 89 چاپ شده است.
8.. تألیف کتاب «روابط خارجی در حکومت نبوی» که انتشارات مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در سال 1390 آن را چاپ کرده است.
9. تألیف کتاب «محلة کرخ و نقش آن در منازعات سیاسی و مذهبی بغداد در سده های چهارم و پنجم هجری» که توسط همان انتشارات در بهار 1391چاپ شده است.
10. همکاری در نگارش کتابی دیگر با عنوان تاریخ تحلیلی زندگانی امامان معصوم(ع) که به پیشنهاد نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها، برای اساتید معارف در دانشگاه ها در دست تدوین است.
هم اکنون استادیار و عضو هیأت علمی جامعة المصطفی العالمیة و رئیس دانشکده علوم قرآنی کرمانشاه هستم.
محمد قاسم احمدی